این سایت را حمایت می کنم
ابزار و قالب وبلاگبیست تولز

گوگل پلاس

جزیره سرگرمی محل تبلیغات شما

جزیره سرگرمی محل تبلیغات شما

توی این جزیره سرگرمی هر چیزی میخوای هست این جزیره محل تبلیغ شماست

داستان های کوتاه و پندآموز

داستان قبر پولدار و خانه فقیر

 

جمعی تابوت پدری را بر دوش می بردند، و کودکی همراه با آن جمع ، نالان و گریان می رفت و در خطاب به تابوت می گفت :آخر ای پدر عزیزم ، تو را به کجا می برند ؟ تو را می خواهند به خاک بسپرند . تو را به خانه ای می برند که تنگ و تاریک است و هیچ چراغی در آن فروزان نمی شود، آنجا خانه ای است نه دری دارد و نه پیکری و نه حصیری در آن است و نه طعام و غذایی . پسرکی فقیر به نام جوحی که با پدرش از آنجا می گذشت و به سخنان آن کودک گوش می داد به پدرش گفت: پدر جان ، مثل اینکه این تابوت را دارند به خانه ما می برند . زیرا خانه ما نیز نه حصیری دارد و نه چراغی و نه طعامی .

 

ادامه در ادامه مطلب


ادامه مطلب
نویسنده: فرزان ׀ تاریخ: 19 / 11 / 1390برچسب:داستان پندآموز , داستان های کوتاه , داستانهای حکمت آمیز , حکایت کوتاه , حکایت پند آموز , حکایت, ׀ موضوع: <-PostCategory-> ׀

درباره وبلاگ

سلام عزیزان به وبلاگ من خوش آمدید. من فرزان لیراوی مدیر ونویسنده این وبلاگ هستم از انتخابتون ممنونم. وبلاگ من جهت سرگرم کردن بیننده های خودش ساخته شده امیدوارم که خوشتون بیاد. نظر هم که حتما یادتون نره اگه قادر به نظر دادن نبودیدحداقل تونظرسنجی ها (نظر سنجی ستاره ای وگزینه ای) شرکت کنید. اگه دوست دارید توی خبرنامه ما عضو شوید.


لینک دونی

لینک همکاران

جستجوی مطالب

طراح قالب

CopyRight| 2009 , nilou.LoxBlog.Com , All Rights Reserved
Powered By LoxBlog.Com | Template By: NazTarin.COM

javahermarket

ابزار و قالب وبلاگبیست تولزکد لوگوهای سه گوشه